داستان كوتاه وعده هاي پوچ

ساخت وبلاگ

چهار روز است از مرگم گذشته ، اطرافم پر از استخوان هاي پوسيده و درهمي است كه به آنها وعده رستاخيز داده شده ، باورم نمي شود من هم قرار است به اين  روز بيفتم، از اين به بعد بايد بنشينم و انتظار بكشم ،  انتظار براي وعده هاي پوچ...

نامه هاي اشتباهي...
ما را در سایت نامه هاي اشتباهي دنبال می کنید

برچسب : داستان کوتاه وعده, نویسنده : aboofehkoord بازدید : 34 تاريخ : جمعه 12 شهريور 1395 ساعت: 9:12