اسم من بهانه است ، يك دختر عصبي و زود رنج كه به تازگي از عشقم جدا شده ام ، نمي دانم چرا ؟ شايد براي اينكه به سيگار كشيدنم گير مي داد ...
عصر زنگ زد ، ده بار ، صد بار ، جوابش را ندادم ، واتس آپ ، تلگرام و اينستاگرامش را هم بلاك كردم ...
حالا نشسته ام لب بالكن و با خيال راحت سيگار مي كشم ، آخ كه چه كيفي دارد ...
نامه هاي اشتباهي...برچسب : داستان کوتاه دخترانه,داستان کوتاه دختر زیرک,داستان کوتاه دختر پسر,داستان کوتاه دختر و پسر,داستان کوتاه دختر,داستان كوتاه دختر و پسر,داستان کوتاه دختر فقیر,داستان کوتاه دختر و پسر عاشقانه,داستان کوتاه دختر خدمتکار,داستان کوتاه دختر زشت, نویسنده : aboofehkoord بازدید : 39